1- در امر ازدواجتان بهطور حتم با پدر و مادر خود مشورت کنید:
اگر همسرتان را خودتان انتخاب نمودهاید، برای استفاده از تجربههای پدر و مادرتان، از قبل در مورد زندگی مشترک با آنان مشورت کنید و اطلاعات مثبتی که در مورد شریک آیندهی زندگی مشترکتان دارید، در اختیار آنان قراردهید و نظرشان را در مورد جزئیات امر، جویا شده و به عقیدهی آنان احترام گذاشته و عمل کنید تا از همان ابتدای امر، همهی شما در یک سنگر باشید.
2- قبل از ازدواج، دربارهی اهمیت خانوادهتان (برای شما) با همسر آیندهتان گفتوگو کنید:
در دوران نامزدی، ارزشهای پدر و مادر را برای همسر آیندهتان ترسیم نموده و به او بگویید که آنان جزو ارکان زندگی شما هستند و میبایستی با هم در رسیدگی به آنان تلاش کنیم.
3- حریم و محدودهی خصوصی خود را برای پدر و مادر مشخص کنید: جنگ اول، بهتر از صلح آخر است. قدمبهقدم برای پدر و مادرتان توضیح دهید بعد از ازدواج، زندگی مستقلی دارید که باید برای آن وقت بگذارید و احتیاج به درک متقابل دارید.
4- وقت خود را بهصورت عادلانه در اختیار همسر و پدر و مادرتان قرار دهید:
اگر همسرتان مایل است که او را برای خرید و یا مطب پزشک همراهی کنید، بهطور حتم این کار را انجام دهید و در کنار آن، زمانی را برای کارهای ضروری و همنشینی با پدر و مادرتان اختصاص دهید، البته توجه داشته باشید که شما تنها همسر یکنفر هستید اما اغلب پدران و مادران، بیش از یک فرزند دارند. پس عدالت به معنای تساوی نیست، به معنای قرارگرفتن هرچیز در جایگاه خود میباشد.
5- تنها فردی که میتواند رابطهی بین شما و خانوادهاش را تحکیم بخشد، شما هستید:
اگر شما هرکدام از عزیزانتان را در جایگاه خود محترم شمرده، دوست بدارید و همراهی کنید، هرگز بین عزیزانتان کدورت ایجاد نمیشود. آنچه شما در غیاب عزیزانتان بر زبان میآورید، سازندهی الگویی است که از آنان در ذهن فرد متقابل میسازید. برای نمونه، اگر به همسرتان بگویید: «حوصلهی خانهی مادر و پدرم را ندارم» و یا به پدر و مادرتان بگویید: «همسرم، غرغروست و یا خسیس است» از یک جملهی سطحی و ساده، ذهنیتی پاکنشدنی و غدهی چرکینی را در اعماق وجود اطرافیانتان ایجاد کردهاید که درآوردن آن، مستلزم تخریب بسیار است.
6- هرگز ارتباط مادی و معنوی خود را با پدر و مادرتان از همسرتان پنهان نکنید:
از آنجایی که همسرتان، شریک زندگی شماست، پنهان کردن این مسائل به بهانهی اینکه یک مسألهی فردی است، در او ایجاد حساسیت کرده و خود را در جمع خانوادهی شما، غریبه احساس میکند. با او مشورت کنید و از پیشنهادهای سازندهاش استقبال کنید.
7- تفاوت غرزدن و راهکار خواستن را بشناسید:
اگر مایل هستید راهنمایی از پدر و مادر و یا همسرتان در مورد برخی نارساییهای زندگیتان درخواست کنید، مشکل خود را نه بهصورت گلایه بلکه به صورت طرح سؤال مطرح نمایید. برای نمونه، «مادر، بهنظر شما اگر خانمها کلاس آشپزی بروند بهتر است یا آشپزی را بهصورت سنتی از بزرگترها بیاموزند؟»
8- مناسبتهایی که برای پدر و مادر و همسرتان هدیه تهیه میکنید، تا حد امکان یکسان باشد:
اگر برای روز مادر، هدیهای خریدید، روز زن را فراموش نکنید و اگر به تولد اهمیت میدهید، برای هر دو یکسان باشد. حتی اگر برای سالگرد ازدواجتان اهمیت قائل هستید، در روز سالگرد ازدواج پدر و مادرتان، با گل و شیرینی به دیدارشان بروید. مهم، کیفیت یک ارمغان است نه گرانی و کمیت آن.
9- در گذراندن وقتهای فراغتتان با پدر و مادر، افراط نکنید:
بهطور حتم هر زن یا مردی دوست دارد خیلی از وقتها با همسرش تنها باشد، بهخصوص در سفر که موقع استراحت است و بهطور معمول در طول سال، زمان محدودی هم دارد. لزومی ندارد در هر سفر که میروید، پدر و مادرتان هم همراهتان باشند اما هرچند وقت یکبار هم سفری با علاقه و سلیقهی پدر و مادرتان ترتیب دهید و آنان را بسته به نوع زیارتی و سیاحتی در این سفر همراهی کنید.
10- مسؤولیتپذیر، قدرشناس و سرمشق باشید:
نقش خود را در زندگی زناشویی بهعنوان یک شریک عاطفی- اقتصادی بهدرستی ایفا کنید و در کنار آن، نیازهای واقعی پدر و مادر را بشناسید و بهموقع برآورده کنید و قدرشناس زحمتهای آنان باشید. رفتار شما میتواند بهترین الگو برای فرزندانتان در سالهای آینده که بهسرعت و پرشتاب خواهند رسید، باشد تا آنان با یادگیری از آموزههای تربیتی پدر و مادرشان بتوانند در ترازوی عدالت خانواده، کفههای مناسبی را بنشانند و شادکامی را در آینده به شما هدیه نمایند.